ضرب المثل به زبان عربی با ترجمه ی فارسی-قسمت دوم

وبسایت تفریحی کـــولـاکــ91 | K o O l A k 9 1

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

آخرین ارسالی های انجمن

ضرب المثل به زبان عربی با ترجمه ی فارسی-قسمت دوم

باسلام

اینم قسمت دوم

بفرمایید:

 


1- الطيور علي أشكالها تقع (كبوتر با كبوتر باز با باز كند همجنس با همجنس پرواز)



2- عاد بخفّي حنين ـ عاد صفر اليدين (دست خالي بازگشت ـ دست از پا درازتر برگشت)




3- اليد الواحده لا تصفّق (يك دست صدا ندارد)



4- وهب الأمير ما لا يملك (از كيسة خليفه مي‌بخشد)



5- و للناس فيما يعشقون مذاهب (سليقه‌ها يكنواخت نيست)



6- هل يصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوي باز نيايد)

بقیه در ادامه ی مطلب...

پساز خواندن نظر و لایک فراموش نشه...


7- من يمدح العروس إلّا أهلها (هيچ كس نمي‌گويد ماست من ترش است)



8- من كثر كلامه كثر ملامه (پرگو خطاگوست)



9- من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوينده يابنده است)



10- من طلب العلي سهر الليالي (گنج خواهي در طلب رنجي ببر)



11- من طلب شيئاً وجدّ وجد (عاقبت جوينده يابنده بود)



12- من طلب أخاً بلا عيب بقي بلا أخ. (گل بي‌خار خداست يا كجاست)



13- من حفر بئراً لأخيه وقع فيها (چاه مكن بهر كسي اول خودت دوم كسي)



14- من جدّ وجد (عاقبت جوينده يابنده بود)



15- من صارع الحقّ صرعه (با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد)



16- المعيدي تسمع به خير من أن تراه (آواز دهل شنيدن از دور خوش است)



17- المحنه إذا شاعت سهلت (مرگ به انبوه، جشن باشد)



18- لكلّ فرعون موسي (دست بالاي دست بسيار است)



19- لكلّ مقام مقال (هر سخني جايي و هر نكته مكاني دارد)



20- ماحكّ جلدك مثل ظفرك (كسي نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)



21- ماهكذا تورد يا سعد الإبل (راهش اين نيست) (اين ره كه تو مي‌روي به تركستان است)



22- الكلام يجرّ الكلام (حرف حرف مي‌آورد)



23- كلم اللسان أنكي من كلم السنان (زخم زبان از زخم شمشير بدتر است)



24- كالمستجير من الرّمضاء بالنّار (از چاله به چاه افتادن) (از بيم مار در دهان اژدها رفتن)



25- كلّ رأس به صداع (هر سري دردي دارد)



26- كلّ شاه تناط برجليها (هر كس را در قبر خود مي‌گذارند)



27- لا تؤخر عمل اليوم إلي غدٍ (كار امروز را به فردا ميفكن)



28- لا يؤخذ المرء بذنب أخيه (گناه ديگري را بر تو نخواهند نوشت)



29- لكلّ جديد لذّه (نو كه آمد به بازار كهنه شود دل آزار)



30- لكلّ صارم نبوه (انسان جايزالخطا است)



31- لا يلدغ المرء من جحر مرّتين (آدم يك بار پايش در چاله مي‌رود)



32- علي نفسها جنت براقش (خودم كردم كه لعنت بر خودم باد)



33- عند الشدائد تعرف الإخوان (دوست آن باشد كه گيرد دست دوست در پريشان حالي و درماندگي)



34- غاب القطّ إلعب يا فار (حال ميدان برايت خالي شده هر چه مي‌خواهي بكن)



35- فعل المرء يدلّ علي أصله (از كوزه همان برود تراود كه در اوست)



36- فوق كلّ ذي علم عليم (دست بالاي دست بسيار است)



37- كالشمس في رابعه النهار (مثل روز روشن)



38- كلام الليل يمحوه النهار (كنايه بر كسي كه به قول خود عمل نمي‌كند)



39- قاب قوسين أو أدني (كنايه از بسيار نزديك بودن)



40- الصبر مفتاح الفرج (گر صبر كني زغوره حلوا سازي)

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش